سر خم می سلامت شکند اگر سبویی

نوشته های جعفر حسن خانی

سر خم می سلامت شکند اگر سبویی

نوشته های جعفر حسن خانی

ابنای زمان مظروف اند؛
که یا تهی مانند و یا لبریز از گنداب و یا لبالب می ناب.و چه خوش خواهد بود آدمی را که سبو باشد.
ملجأ عشق و لبالب می مستانه.
و چه خوش تر سرنوشتی است سبو را، که در میانه ی ساقی و خم و خمخانه؛
شکستن
آری شکستن
به فدای چشم مستش
بشکست اگر سبویی

۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

۰۱مرداد

برداشتی سیاسی از درس اخلاق علامه مصباح یزدی:
علامه مصباح یزدی


پس از انتخابات ریاست جمهوری واکنش‌ها به نتیجه انتخابات در میان نیروها و گروههای جریان اصولگرایی بسیار متفاوت و متنوع بوده است. برخی به تحلیل "چرایی" حاصل از نتیجه انتخابات مشغول شدند و برخی دست به کار شدند تا در کابینه بعدی سهمی هر چند ناچیز به دست آورند و گروهی هر چند اندک اما با رسانه‌های بسیار هم مشغول به تخریب علامه مصباح یزدی شدند که چرا در مقطع انتخابات با ایشان و کاندیدای مورد نظرشان همراهی نکرده و قس علی هذا...

اما در میان این تخریب‌ها و بی مهری‌های بخشی از جریان اصولگرایی که پیشتر خود علامه آن را پیش بینی کرده بود، واکنش علامه بزرگوار مصباح یزدی به این فضا بسیار جای تامل دارد.

علامه این روزها با آغاز ماه مبارک رمضان در درس اخلاق خود به مبحث «صبر» پرداخته و «صبر» را از زوایای مختلف مورد کنکاش قرار داده است. این که ایشان در این مقطع مفهوم شناسی و تئوریزه کردن «صبر» را وجهه همت خود قرار داده اند، بدان معناست که علامه نسخه این روزهای رفتار سیاسی اصولگرایی را در عمل به این مفهوم جستجو می‌کنند. ایشان در درس اخلاق خود «صبر» را اینگونه تعریف می‌کنند: 

"با توجه به کاربردهای «صبر» در قرآن کریم، روایات شریفه و کتب اخلاقی می‌توانیم آن را به مقاومت در مقابل عامل درونی مثل شهوت یا غضب، یا بیرونی مثل مصیبت‌ها و بلایا که انسان را به راه نادرستی سوق می‌دهد،‌ تفسیر کنیم. بر این اساس نزدیک‌ترین مفهوم به «صبر» مفهوم مقاومت و پایداری است."

و درادامه درباره «صبر» نکته مهمی را مورد اشاره قرار داده و می‌فرمایند:
 
"متأسفانه در اثر القائات شیطانی، بعضی از ما برداشت صحیحی که اولیای خدا از بعضی عناوین دارند، نداریم. مثلاً تلقی ما از صبر، توقف و دست کشیدن از کار و سکون است؛‌ در حالی‌که در منابع دینی صبر، یک فعالیت است؛ فعالیتی که گاهی خیلی بیشتر از فعالیت‌های سنگین جسمی، انرژی و توان روحی لازم دارد و ارزش آن فراتر از تصور ما است. چون صبر به معنای توقف تا برطرف شدن عامل مخالف نیست؛ بلکه خویشتن‌داری و مقاومت و پایداری کردن انسان در برابر عامل مخالف است."

علامه  اینگونه با تئوریزه کردن مفهوم «صبر» بر آن است تا با این تلقی از واژه «صبر» رفتاری صابرانه را بین نیروهای انقلاب توصیه کند. چرا که ایشان مبتنی بر ژرف اندیشی قرآنی خود معتقدند یکی از عوامل اصلاح اجتماع «صبر» است، ایشان در این باره می‌گویند:

 "در سوره عصر هم دو چیز را عامل اصلاح اجتماع معرفی می‌کند و آن این‌که مومنان یکدیگر را سفارش کنند به این‌که ملازم حق و اهل صبر باشند. خداوند می‌توانست در این سوره کوچک که می‌خواهد در آن ابتدا عصاره تعالیم اسلام برای رشد و کمال انسان و وظیفه عمومی هر فرد، و در مرحله بعد، عامل مهم همبستگی اجتماعی و تأثیر و تأثرات بین افراد را بیان کند، امور دیگری مثل توکل، اخلاص و یا تقوا را به عنوان ارزش‌های معنوی معرفی کند؛ اما به جای همه آنها «صبر» را عنوان کرده است."

علامه مصباح یزدی با بیان این مسئله، سخن خود را در توصیه به «صبر» اینگونه کامل می‌کنند که:

"«وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَ یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا (آل‌عمران، 120)؛ اگر صبر داشته باشید و تقوا پیشه‌کنید، توطئه‌های دشمنان به شما ضرری نمی‌زند.» یعنی توطئه‌های دشمنان زمانی مؤثر واقع می‌شود که شما دست از مقاومت بردارید، تسلیم شوید و به دنبال راحت‌‌طلبی باشید؛ تا زمانی که روحیه مقاومت در شما وجود دارد و همه سختی‌ها را تحمل می‌کنید، توطئه‌های دشمن در برابر شما کارساز نیست."

گفتنی است علامه بزرگوار در میان تبیین نسخه خود برای این روزهای عالم سیاست، گاهی هم به بعضی شبهاتی که برخی جریانات متوجه ایشان می‌کنند نیز پاسخ می‌گوید. به تازگی برخی این شبهه را مطرح می‌کنند که علامه به قدری تکلیف مدار است که از مصلحت چشم پوشی کرده و به نتیجه کار نمی‌اندیشد و در نتیجه همان می‌شود که در انتخابات شد. ایشان در پاسخ به این شبهه به شبهه آفرینان می‌فرماید:

" حضرت امام رحمت الله علیه فرمود: ما موظف به تکلیفیم؛ مسئول نتیجه نیستیم. یکی دیگر از شبهاتی که در این‌جا مطرح است و سوء استفاده فراونی از آن می‌شود، مربوط به همین فرمایش امام راحل است. شبهه‌افکنان می‌گویند: اگر احکام تابع مصالح و مفاسد است، پس هر حکمی برای تحقق مصلحتی است و اگر بدانیم مصلحت مورد نظر تأمین نمی‌شود، آن حکم هم نباید اجرا شود.

پس ‌این‌که می‌گویید ما کار به نتیجه نداریم، به این معنی است که به مصالح و مفاسدی که بر کار مترتب می‌شود، کاری نداریم، و این یعنی تحجر و ظاهرگرایی! شخص عاقل فقط به ظاهر حکم نگاه نمی‌کند؛ بلکه تحقیق می‌کند تا از حکمت و مصلحت کار آگاه شود؛ بعد از آن، جوانب کار را می‌سنجد تا اگر مصلحت مربوط تحقق پیدا می‌کند، نسبت به انجام کار اقدام کند؛ در غیر این صورت از انجام آن خودداری می‌کند. کار عاقلانه، یعنی این!

اما اگر کسی فهمید تکلیفی که حکم به انجام آن شده، نتیجه مورد انتظار را در پی ندارد، و در عین حال نسبت به آن اقدام کند، کار احمقانه‌ای را انجام داده است. این، همان کاری است که از آن به دگم‌اندیشی و تحجر تعبیر می‌کنند!

بر اساس مدعای این شبهه، فرمایش حضرت امام سخن عوامانه‌ای بود! جواب این شبهه همین است که گرچه احکام تابع مصالح و مفاسد است؛ اما ما همه مصالح و مفاسد را نمی‌دانیم. ما فقط بخشی از مصالح و مفاسد را می‌دانیم و گمان می‌کنیم اگر آنچه ما می‌دانیم محقق نشود، انجام حکم بی‌نتیجه و غیرعاقلانه است؛ در صورتی که ممکن است یک حکم مصالح متعددی داشته باشد که ما از بسیاری از آنها بی‌خبریم.

ما مکلف نیستیم و نمی‌توانیم فرمولی برای کشف همه مصالح و مفاسد احکام به دست بیاوریم. وظیفه ما این است که بر اساس متد فقاهتی حکم را از آیات و روایات به دست آوریم و به آن عمل کنیم. البته شک نداریم که احکام مصالحی دارد؛ اما ممکن است مصلحت‌‌هایی بر یک حکم مترتب باشد که ما از آن آگاه نیستیم.

خداوند در قرآن می‌فرماید تنها حکمت جهاد پیروزی بر دشمن نیست؛ بلکه یکی از مصالح آن آزمایش مسلمانان است: «وَلِیَبْتَلِیَ اللّهُ مَا فِی صُدُورِکُمْ وَلِیُمَحَّصَ مَا فِی قُلُوبِکُمْ»آل‌عمران، 154. اما زمانی که دستور جهاد صادر شد، دشمن با ساز و برگ کامل جنگی و افرادی سه برابر مسلمانان و از این سو، مسلمین بدون تجهیزات جنگی لازم، با عده‌ای اندک که بسیاری از آنها آموزش کافی هم ندیده بودند،‌رو در رو قرار گرفتند.

در چنین شرایطی شیاطین برای سست کردن مسلمانان شروع به القاء شبهه کردند؛ نظیر این‌که: مگر جنگ برای پیروزی بر دشمن و احقاق حقوقتان نیست؟ شما با این تعداد اندک و تجهیزات کم در مقابل سه هزار نفر پیروز نمی‌شوید؛ پس، برای چه می‌جنگید؟ پیغمبر ـ‌نعوذ بالله‌ـ‌ حرفی زده، ولی شما با عقل خودتان حساب کنید: نسبت 1 به 3 یعنی چه؟ پس در خانه بنشینید تا پیغمبر هم بفهمد که باید در این مسائل با اهل فن مشورت کند؛ «لَوْ کَانَ لَنَا مِنَ الأَمْرِ شَیْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَاهُنَا؛ اگر پیغمبر با ما مشورت می‌کرد، این مشکلات و شکست پیش نمی‌آمد»!"


به عنوان حسن ختام باید به این موضوع اشاره کرد که این رفتار علامه در تئوریزه کردن مفهوم «صبر» در این مقطع زمانی و سیاسی را باید در جهت توجه دادن همگان به نکته مغفول مانده بیان مشهور حضرت امیر (علیه السلام) که توسط امام خامنه ای در فتنه 88 از زبان ایشان بیان شد، دانست. آنجا که حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند:


" الا ولا یَحْمِلَ هذَا الْعَلَمَ اِلَّا اَهْلُ الْبَصَرِ وَ الْصَّبْرِ وَالْعِلْمِ بِمَواضِعِ الْحَقِّ؛ این پرچم را تنها کسانی می‌توانند بر دوش بگیرند که اهل بینش، صبر و آگاه به مواضع حق باشند"

علامه بصیر، که خود و نیروهای سیاسی و شبکه اجتماعی تحت پوشش او در فتنه 88 در بصیرت افزایی اجتماعی سنگ تمام گذاشت، حال در مقطع حاضر برای ادامه مسیر انقلاب اسلامی با تئوریزه کردن صبر، پایداری و مقاومت درصدد تجهیز نیروهای انقلابی به بصیرت و صبر توامان است.
 علامه در این مسیر محکم و با صلابت گام می‌نهد و می‌گوید:

" بعد از تشخیص وظیفه هم باید به مرّ وظیفه عمل کنیم و تحت تاثیر جو قرار نگیریم؛ مجذوب تطمیع‌‌ها و مرعوب تهدیدها نشویم، با تمسخر و توهین دیگران و برخورد با تعابیری مثل «کار عوامانه»، «تحجر» و «دگم‌‌اندیشی» هم از خط خارج نشویم. چرا که بدتر از این توهین‌ها نسبت به پیغمبران گفته شد، اما آنها از انجام تکلیف خود دست برنداشتند."



پی نوشت:

1.یک روز پس از نگارش این متن مقام عظمای امامت در دیدار خود با کارگزاران نظام  در بیاناتی قابل تامل بر صبر اشاره کرده و فرموده اند:

"لازمه‌ى عمل هم «صبر» و «توکل» است. شماها مسئولان کشور هستید در بخشهاى مختلف؛ کارهاى زیادى برعهده‌ى شما است؛ کارهاى شما، هم کار دنیا است، هم کار آخرت؛ یعنى وقتى به انجام وظیفه‌ى خود میپردازید، هم دارید دنیا را آباد میکنید، زندگى را آباد میکنید، هم دارید باطن و درون خودتان را آباد میکنید. این عمل - که هم عمل دنیائى است، هم عمل اخروى است - احتیاج دارد به دو عنصر: صبر و توکل. آیه‌ى شریفه‌ى قرآن میفرماید: «نعم اجر العاملین. الّذین صبروا و على ربّهم یتوکّلون». صبر یعنى پافشارى، پایدارى، مقاومت، ایستادگى، هدف را فراموش نکردن. فرمود: «ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا مئتین»؛ در میدان نبرد، در میدان رویاروئى با دشمن، اگر صبر داشته باشید، میتوانید با این نسبت بر دشمن غلبه پیدا کنید. مکرر عرض کرده‌ایم؛ در عرصه‌هاى گوناگون جهانى، درگیرى‌ها غالباً جنگ اراده‌ها است؛ هر طرفى که اراده‌اش زودتر ضعیف شود، شکست خواهد خورد. صبر یعنى این عزم را، این اراده را نگه داشتن، حفظ کردن. توکل هم یعنى کار را انجام دادن و نتیجه را از خدا خواستن."

معظم له با بیان این مطلب عناصر اصلی که باید در صبر و توکل به کار گرفته شود را به تفضیل نام برده و تبیین نموده اند که عناوین آن به شرح زیر است:

اول، انتخاب جهت درست است. جهتگیرى را باید درست انتخاب کنیم.
دوم، بهکارگیرى همهى ابزارهائى که در اختیار است. همهى ابزارها را، همهى نیرو را باید پاى کار آورد.

سوم، نگاه به اولویتها است.

2.این روز ها بخشی از بدنه اصولگرایی بنا به دلایلی زبان به نقد علامه مصباح گشوده اند. حقیر به این دوستان توصیه می کنم که  کلان نگرانه و از موضع نگاه تمدنی به این قبیل موضوعات بنگرند. وقتی با این نگاه به علامه نگریسته شود جدای از عملکردهای خوب و بد جبهه پایداری در مسائل سیاسی که البته جای نقد هم دارد، متوجه می شوند که حضرت علامه از معدود افرادی است که در ایران امروز مانع توسعه مرزهای دانش غربی که نرم افزار تاسیس عالم سکولار است شده اند. و این نقش بی بدیل علامه چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت.

انعکاس این یادداشت در:

پایگاه خبری تحلیلی ایران فردا

پایگاه خبری تحلیلی رجانیوز

پایگاه خبری تحلیلی 598

پایگاه خبری تحلیلی بی باک

پایگاه خبری تحلیلی صابرنیوز


جعفر حسن خانی