سر خم می سلامت شکند اگر سبویی

نوشته های جعفر حسن خانی

سر خم می سلامت شکند اگر سبویی

نوشته های جعفر حسن خانی

ابنای زمان مظروف اند؛
که یا تهی مانند و یا لبریز از گنداب و یا لبالب می ناب.و چه خوش خواهد بود آدمی را که سبو باشد.
ملجأ عشق و لبالب می مستانه.
و چه خوش تر سرنوشتی است سبو را، که در میانه ی ساقی و خم و خمخانه؛
شکستن
آری شکستن
به فدای چشم مستش
بشکست اگر سبویی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خط و نشان رهبر» ثبت شده است

۰۸مهر

"به دلیل حجم بالای مطالب، مقاله پیش رو در دو پست ارائه می گردد"

مقاله پیش رو بر آن است تا به واکاوی فیلم جدید تلوزیون دولتی انگلیس (BBC) که با موضوع زندگانی سیاسی مقام عظمای ولایت (روحی فداه) ساخته شده بپردازد.

منظور چیست؟ (خوانش اهداف دشمن)

فردای برگزاری اجلاس بیداری اسلامی و سخنرانی مقام عظمای ولایت و رهنمودهای ایشان در نقش امام امت برای اندیشمندان جهان اسلام، به ناگاه شبکه تلویزیونی دولت انگلیس صفحه ویژه ای برای هجمه مستقیم به مقام معظم رهبری در سایت خود گشود و  فیلمی را نیز با همین موضوع پخش نمود. آنچه از محتوای فیلم برمی‌آید نشان دهنده وجود یک پروژه عملیات روانی کامل برای احیای فتنه سیاه 88 در انتخابات مجلس شورای اسلامی پیش روست. پروژه ای که با پخش این فیلم و راه اندازی آن صفحه ویژه ای به عنوان اولین مرحله کلید زده شد. پروژه ای که تشکیک در مشروعیت و کارآمدی نظام هدف اصلی آن است. با توجه به ناگهانی بودن این حرکتِ بنگاهِ سخن پراکنی انگلیس که بر خلاف مشی قطره چکانی اوست و با مدّ نظر قرار دادن مقطع زمانی آن یعنی درست فردای نقش آفرینی فعال و آشکار امام امت در اجلاس بین المللی بیداری اسلامی می‌توان دریافت که انگلیس و متحدانش از نقش فعال مقام معظم رهبری در منطقه احساس خطر نموده و لذا پروژه از پیش طراحی شده را زودتر از موعد مقرر کلید زده است. انگلیس و متحدانش به این فهم مشترک رسیده اند که انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در نقش الگو و نیروی محرکه قیام های منطقه عمل کند لذا خوب می‌دانند که برای مهار موج سهمگین بیداری اسلامی، باید مشروعیت، کار آمدی، نفوذ و ... نظام جمهوری اسلامی را مورد هدف قرار دهند که این امر موجب ایجاد یاس و نا امیدی برای مردم به پا خاسته منطقه می شود. اما در طول سالهای پس از انقلاب  اسلامی آن چیزی که همه برنامه سازی ها و پروژه های انگلیس، آمریکا و متحدانش را عقیم گذاشته فهم قاصر آنها از نقش ولایت فقیه در میان مردمان مسلمان این سرزمین است. نقشی که مردمان این سرزمین می‌دانند که تا زمانی که پشتیبان اویند آسیبی به مملکت شان نمی‌رسد.

و اما اسرائیلیات سازندگان این فیلم:

1-بهایی برای اسلام خواهی

سازندگان فیلم در مصاحبه خود با محمود مراد خانی (خواهر زاده مقام معظم رهبری) سعی می کنند مقام معظم رهبری را در سالهای پیش از انقلاب آخوندی متجدد و روشنفکر مآب معرفی کنند که به بهای این تجدد 6 بار زندانی شده است. این در حالی است که ایشان از جمله شاگران و نزدیکان حضرت امام (ره) بودند که در راه اسلام خواهی مبارزه کردند و اگر 6 بار زندانی شدند این بهایی بود برای اسلام خواهی ایشان. با وجود متن سخنرانی ها و مواضع پیش ازانقلاب ایشان که درج آن در این مقال مهتاب شبی خواهد و آسوده مجالی. لذا القاء تجدد مآبی ایشان پیش از انقلاب را می‌توان از جمله اسرائیلیات این فیلم به اصطلاح مستند دانست.

2- چهره کلیدی

فیلم سعی می‌کند نقش مقام معظم رهبری را در سالهای پیش از انقلاب و همچنین در جریان انقلاب اسلامی نادیده بگیرد و با بیان این مطلب که : «دوستی ایشان با اکبر هاشمی و بهشتی؛ دو چهره کلیدی انقلاب، او را به آیت الله خمینی (ره) نزدیکتر کرد». تلاش دارد از این موضوع چشم پوشی نماید که حضرت آیت الله خامنه ای (روحی فداه) همچون اکبر هاشمی و شهید بهشتی از شاگردان امام (ره) بوده و یکی از اصلی ترین نیروهای انقلاب اسلامی به شمار می‌رفته. بخش مضحک این مستند آنجاست که ابوالحسن بنی صدر مدعی می‌شود مقام معظم رهبری در جریان انقلاب اسلامی فقط زندانی و تبعید می‌شوند و جز این نقشی در انقلاب نداشته اند. این را کسی مدعی می‌شود که برای انقلاب حتی یک سیلی هم نخورده و فقط در هواپیمای امام عظیم الشان راحل حضور داشته و به پلوی بعد از انقلاب رسیده است.

3- شرم آور چیست؟

در بخش دیگری از فیلم، جان لیمبرت (از اعضای سفارت آمریکا که در جریان تسخیر لانه جاسوسی بدست دانشجویان، بازداشت شده بود). روز بازدید مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) از بازداشت شدگان لانه جاسوسی آمریکا را باز خوانی می کند. لیمبرت در رابطه با مصاحبه تلویزیونی مقام معظم رهبری در آن روز، که ایشان وضع بازداشت شدگان را راضی کننده توصیف کرده بود، لیمبرت اظهار می‌دارد که آن مصاحبه را شرم آور می‌داند و می‌گوید: «اگر دوبار ایشان را ببینم این را به رویش هم می‌گویم». لیمبرت و این فیلم هیچ گاه درباره اینکه آیا جاسوسی، توطئه، طراحی کودتا، جنایت و ترور نیروهای انقلاب اسلامی و ... در قالب سفارتخانه آیا شرم آور است یا نه؟ سخن به میان نیاوردند. و آیا اینکه در آمریکا یا هر جای دیگر دنیا کسانی را به این جرم بازداشت کنند با او چه برخوردی خواهند کرد نیز چیزی نمی گویند!

4- مردی برای  دفاع

در قسمت دیگری از فیلم سعی می‌شود سوابق حضور حضرت آقا در جبهه های نبرد حق علیه باطل زیر سوال رود. در این بخش از فیلم بنی صدر مدعی می‌شود که «هیچ کس حضرت آیت الله خامنه ای را در خط مقدم جبهه ها ندیده!». در ادامه شبکه دولتی انگلیس با همراهی بنی صدر اقدام به تاریخ نویسی جدیدی می‌کند؛ این فیلم مدعی می‌شود:با سهل انگاری مقام معظم رهبری در جبهه «کرخه کور» رزمندگان شکستی را متحمل می‌شوند! لذا نمایندگان طرفدار بنی صدر درباره «کرخه کور» از حضرت آقا توضیح می‌خواهند. حضرت آقا هم با اکثریت نمایندگان هم حزبیش، بنی صدر رئیس جمهور را متهم به کم کاری در جبهه ها می‌کند و این اتهام منجر به رای به عدم کفایت سیاسی بنی صدر می‌شود!!!. این به اصطلاح مستند این تاریخ سازی آشکار و دروغین را انجام می‌دهد اما هیچ گاه به این موضوع اشاره نکرد که همراه با آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) بسیاری از فرماندهان ارتش نیز به عملکرد رئیس جمهور وقت معترض بودند. از جمله آنان سپهبد شهید صیاد شیرازی که به دلیل اعتراضاتش توسط بنی صدر خلع درجه و از ارتش اخراج شد.

این فیلم هیچ گاه به ماجرای شب 26 تیر اشاره نمی‌کند، شبی که با کارشکنی رئیس جمهور وقت می‌رفت که سوسنگرد هم به عاقبت خرمشهر دچار شود که با دخالت مستقیم مقام معظم رهبری و شهید بزرگوار دکتر چمران در آن شب و کسب اجازه از امام راحل عظیم الشان، و با ارسال نامه ای به فرمانده لشکر 92 زرهی اهواز، صبحی حماسه گونه رقم می‌خورد و سوسنگرد از خطر سقوط رهایی می یابد.

نامه آقا

بنی صدر زمین داد تا دشمن زمانی کافی بیابد تا ناموس سوسنگرد را به اشک آه بنشاند. و آنان را به رسم پدران عصر جاهلیتش زنده به گور کند.

لازم به ذکر است که بسیاری از فرماندهان نظامی بر این امر شاهد بودند که حضرت آقا در برخی عملیاتهای شناسایی و چریکی حضور میافت و از نزدیک به اداره امور دفاع می پرداخت.

جدا از همه آنچه در این زمینه اشاره شد، گفتنی است یکی از دلایلی که موجب شد نمایندگان به عدم کفایت سیاسی بنی صدر رای دهند ماجرای حمایت ایشان از سازمان مجاهدین خلق بود؛ حمایتی که تا مسلح شدن این سازمان پیش رفت؛ سازمانی که وقتی اولین منتخب تاریخ ایران، در پاریس شیرینی ازدواج دخترش فیروزه بنی صدر و مسعود رجوی (آن داماد همیشه در حجله!) را می‌خورد با همان امکانات اهدایی او نمایندگان ملت و منتخبان مردم در دولت را به شهادت می‌رساندند.

بنی صدر سازمانی را مسلح کرد که به اقرار اعضای آن در بیانیه ها و تریبون های رسمیش، 12 هزار نفر از مردم بیکناه جمهوری اسلامی ایران را به شهادت رساند. 12 هزار زن، کودک، پیر و جوان که بسیاری شان روزگاری شاید به او رای داده بودند. البته بد نمی شد اگر سازندگان فیلم به سراغ مدیر خود"صادق صبا" می رفتند تا از او بپرسند که چرا دولت انگلیس و رسانه هایش از این سازمان تروریستی بی طرفانه حمایت می کند! شاید دلیل نپرسیدن این سوال از آقای صبا به دلیل مشغله کاری ایشان با خانم "پ.ق"  باشد! شاید...

5- حوزه اختیارات                         

در بخشی از این به اصطلاح مستند شبکه دولتی انگلیس، با بیان این موضوع که مقام معظم رهبری در زمان ریاست جمهوری به حوزه اختیارتشان معترض بودند؛ سعی می‌شود القاء کند که رئیس جمهور چه در زمان خود ایشان و چه در زمان بعد از ایشان یک مقام تشریفاتی است و هیچ اختیاری از خود ندارد؛ این در حالی است که در زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبری جایگاه دیگری به نام نخست وزیری وجود داشت که با ریاست بر کابینه عملا رئیس جمهور را به مقام تشریفاتی بدل می‌کرد. در همان زمان حضرت امام(ره) به این امر واقف بودند لذا در اصلاح قانون اساسی جایگاه نخست وزیری حذف و اختیارات آن به رئیس جمهور رسید.

6-خورشیدی در آسمان فقاهت

 مهدی خلجی(نویسنده اسرائیلیاتی درباره زندگی نامه سیاسی مقام معظم رهبری) در بخشی از این فیلم ماجرایی را این چنین نقل می‌کند:  «مقام معظم رهبری در زمان ریاست جمهوری شان بحثی فقهی درباره اختیارات ولایت فقیه در چار چوب شریعت و قانون مطرح می‌کنند. امام به این موضوع به شدت معترض می‌شود؛ این سخن برای رئیس جمهور وقت سنگین می‌آید لذا ایشان به پشت بام کاخ ریاست جمهوری! می‌روند و به سختی می‌گریند، برخی نزد امام(ره) جهت ترمیم چهره رئیس جمهور وساطت می‌کنند که در نتیجه امام (ره) در نامه ای ایشان را خورشید آسمان می‌خوانند.»

چند نکته در این نقل قولِ تحریف شده وجود دارد:

اول آنکه بحث مقام معظم رهبری، بحثی فقهی بوده و حضرت امام(ره) در پاسخ به مضمون بیان داشته که اختیارات ولی فقیه فراتر از حکم اولیه، ثانویه است. در بیان دیگری از امام(ره) آمده است: ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است.

دوم آنکه بیان امام بیانی استاد گونه و شاگرد گونه و علمی بوده، نه اعتراض شدید! اما در این میان جریانی که امروزه با تابلو روحانیون مبارز شناخته می‌شود، در آن روزگار در رسانه ها و تریبون های خود هجمه سنگینی بر علیه رئیس جمهور وقت حضرت آیت الله خامنه ای (روحی فداه) وارد آوردند. از جمله آنها نامه سرگشاده حجتی کرمانی بود که مدعی می‌شد بار دیگر دست استکبار از آستین فلانی خارج شد و .... اما همین آقایان که مدافعان سرسخت آن روزِ سخن امام بودند چرا بعد از امام به ولایت فقیه پشت کرده و گاهاً روبروی ولایت فقیه ایستادند؟ اینان به اعتبار سخن آن روزشان جایگاه امروزشان چیست؟

سوم اینکه وقتی امام این هجمه سنگین به شاگرد با کفایت و ولایتمدارش را دید در نامه ای ایشان را چون خورشیدی در آسمان فقاهت توصیف کردند و این تاییدی بر جایگاه علمی مقام معظم رهبری بود؛ جایگاهی که در ادامه فیلم به آن نیز خدشه وارد می‌شود.

7- آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی)

سازندگان این فیلم در بخشی از این به اصطلاح مستند مدعی می‌شوند«از عصر روزی که حضرت آقا، به امامت امت منصوب می‌شوند، روزنامه او را آیت الله می خوانند».

اینان شاهد ادعای خود را اظهارات علی تهرانی(کسی که در بحبوحه جنگ از رادیو بغداد و از رسانه دشمن؛ نظام اسلامی، امام(ره) و رزمندگان اسلام را به باد ناسزا و انتقاد می‌گرفت) و آیت الله منتظری (کسی که از مهدی هاشمی"برادر دامادش" و تیم ترور او تا لحظه آخر حمایت کرده و جلوی امام(ره) می‌ایستد و نهایتاً طی نامه ای از سوی امام مورد غضب واقع می شود.) قرار می‌دهند.

خدشه به جایگاه علمی مقام معظم رهبری پروژه نخ نمایی است که در طول سالیان سال از سوی دشمن دنبال می‌شده، پروژه ای که در سالهای ابتدایی نهضت و حتی در سالهای انقلاب نسبت به حضرت امام خمینی(ره) هم بیان می شد. لازم به ذکر است این رسانه بد سابقه در این فیلم بیان هم پالگی های خود را به عنوان نص تاریخ می‌خواند اما هیچ گاه بیان عالمانی که عمر خود را در راه علوم اسلامی سپری کرده اند را در رابطه با آیت الله خامنه ای (روحی فداه) را انعکاس نمی‌دهد. در این باره لازم به ذکر است آیت الله صدوقی پیش از انقلاب اسلامی ایشان را آیت الله العظمی می‌خواند و حضرت امام(ره) هم ایشان را چون خورشیدی در آسمان فقاهت می‌دانستند و حضرات آیات بهاء الدینی، فاضل لنکرانی، گلپایگانی، علامه حسن زاده آملی، جوادی آملی، مصباح یزدی، شاهرودی،  مشکینی، مومن ، خز علی، مهدوی کنی و ... از منظر علمی تاییدات و تمجیدات خاصی از ایشان دارند.جدا از علم دو شاخصه دیگر نیز برای شرایط ولی فقیه بیان شده آن هم تقوا و تدبیر است که در این باره از شیخ محمد تقی بهلول تا آیت الله بهاء الدینی تا شهید مطهری تا علامه حسن زاده آملی و آیت الله بهجت سخنان و تاییدات خاصی نسبت به مقام معظم رهبری بیان می‌کنند که بیان آن سخنان مهتاب شبی خواهد و آسوده مجالی.

البته نباید فراموش کرد که خبرگان رهبری که آخرت خود را برای دنیای هیچ کسی صرف نمی کنند و همه شان دارای درجات علمی و منتخب مردم هستند، متفق القول جایگاه رفیع علمی حضرت آیت الله خامنه ای (زید عزه) را تایید می کنند.

8- چهار وزارتخانه

در این مستند برای تشریفاتی جلوه دادن نقش ریاست جمهوری، علی مزروعی مدعی می‌شود که آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت مجبور می‌شود وزارتخانه های اطلاعات، کشور، امور خارجه و دفاع را در اختیار جناح راست قرار دهد. این بیان از سوی آقای مزروعی از دو حالت خارج نیست؛ اول اینکه یا او در دوران سازندگی در خواب زمستانی بوده و یا اینکه علاقه خاصی به جعل ناشیانه تاریخ دارد.

این مطلبی است که هر تازه به عرصه سیاست وارد شده ای می‌داند که آقای هاشمی رفسنجانی در آن روزگار از چهزه های شاخص جریان راست سنتی بوده است و اگر وزارتخانه هایی را هم اعطا کرده باشد؛ وزارتخانه هایی است که در اختیار جریان چپ قرار داده اند. مطمئناً هر سیاستمداری در این بده بِستان، چهار وزارتخانه اصلی فوق الذکر را برای جناح خود نگه می‌دارد و البته نزدیکترین افراد به خود را هم در آنها مامور به خدمت می‌کند و این امری است طبیعی مانند آنچه در وزارت اطلاعات آ ن زمان رخ داد و علی فلاحیان از دوستان و همراهان همیشگی آقای هاشمی رفسنجانی مامور به خدمت در این وزارتخانه شد. البته در همان روزگار آقای سعید مظفری(حجاریان) از معاونین همین وزارتخانه بوده است!!!

ادامه مطلب در پست بعدی


جعفر حسن خانی