۰۴ارديبهشت
تحلیل محتوای ادعای هاشمی مبنی بر تقلب در انتخابات سال 1384 ؛
یادداشت پیش رو برای پایگاه تحلیلی تبینی برهان نگاشته شده است:
«اینکه گاهی شنفته بشود که انتخابات کشور را به عدم سلامت نسبت میدهند (یعنی تکرار حرف دشمنان ملت ایران) این هم ناسپاسی است»[1] این بیانی بود که در روز اول فروردین در شبستان امام خمینی (ره) حرم مطهر امام رضا (ع) از سوی رهبر فرزانهی انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی)، مطرح شد.مرجع ضمیر
این سخن را می توان در سخنرانی ها و مصاحبه های چندی قبل از این بیانات یافت.
درست در میانهی اسفندماه گذشته بود که آقای هاشمی رفسنجانی، در دیدار با حزب ارادهی ملت، به نحو بیسابقهای به صورت رسا، بیمهابا، ادعای تقلب در انتخابات ریاستجمهوری را مطرح کرد؛ البته این بار تقلب از دیدگاه او نه در انتخابات 1388 بلکه در دور دوم انتخابات 1384 صورت پذیرفته بود.
نکتهی قابل تأمل آن است که این سخن نه در خفا و پستو، بلکه در فضای عمومی به نحوی که از سوی رسانهی شخصی ایشان نیز انتشار یافت، مطرح شد.[2] وی در جمع اعضای حزب ارادهی ملت، دربارهی دور دوم انتخابات نهم ریاستجمهوری، اظهار میدارد: «حتی مرحلهی دوم، استاندارها کار را به کلی رها کردند، اصلاً کاری نداشتند به انتخابات؛ هر چه خواستند در صندوق ریختند و هر چه خواستند خواندند.» همچنان که از فحوای این سخن بر میآید، هاشمی رفسنجانی برای توجیه شکست خود در انتخابات 1384 و عدم اقبال مردم به خود، وزارت کشور و استانداران اصلاحطلب را متهم به اهمال در مسئولیت و تقلب در انتخابات نموده است.
گفتنی است هاشمی رفسنجانی به یک بار گفتن این ادعای گزاف بسنده نکرد. وی این سخن را یک بار دیگر نیز تکرار میکند. او در مصاحبهی اختصاصی با ویژهنامهی روزنامهی اعتماد وقتی ساسان آقایی، روزنامهنگار اصلاحطلب، از ایشان میپرسد «چندین بار به سال 84، بهعنوان مقطع سرنوشتساز در تاریخ ایران، اشاره کردید. همانگونه که شما سال 76 پای سلامت انتخابات ایستادید، انتظار نداشتید، آقای خاتمی هم پای رأی مردم بایستد؟» برای آنکه شکست انتخابات ریاستجمهوری نهم را توجیه کند با زیر سؤال بردن وزارت کشور اصلاحات میگوید: «نه تنها من بلکه همهی جامعه از رئیسجمهور انتظار دارند که بهعنوان مجری قانون اساسی مواظب سلامت انتخابات باشد. متأسفانه، عملکرد دولت آقای خاتمی مخصوصاً در مرحلهی دوم در حد انتظار نبود. استاندارها و مدیران وزارت کشور در مرحلهی دوم همه چیز را به امان خدا رها کرده بودند.»[3]
آنچه از تحلیل محتوای سخنان آقای هاشمی رفسنجانی بر میآید، نشان از این دارد که از نظر وی مردم در همیشه تاریخ سیوچند سالهی انقلاب اسلامی مدافع و پشتیبان وی بودهاند و زمانی نبوده است که مردم از ایشان رویگردان باشند. جدایی از بحث دربارهی اینکه دال مردم در زنجیرهی گفتمانی هاشمی رفسنجانی چه مدلولی را اقامه میکند و چه معنایی را میدهد و کدامین بخش و رفتار جامعه را شامل میشود و دربرمیگیرد و کدامین بخش و رفتار جامعه را نادیده میگیرد، ایشان این رضایت عمومی مردم از خود را به آینده هم نسبت داده است.
ایشان نه مانند میرحسین موسوی، که در شب انتخابات خود را برندهی قطعی انتخابات دانست بلکه فراتر از آن، معتقد است که وی پیروز و برندهی قطعی همهی انتخاباتی است که خود در آن شرکت میکند و نتیجهی غیر از آن نشانهی تقلب در انتخابات است؛ حتی اگر این انتخابات را اصلاحطلبان و آقای محمد خاتمی برگزار کرده باشد.
او دربارهی انتخابات ریاستجمهوری 1392، در مصاحبهی اختصاصی با ویژهنامه نوروزی روزنامهی شرق، میگوید: «من تردیدی نداشتم که اگر بیایم؛ رأی دارم. البته تردید داشتم که در مراحل مختلف بگذارند همه چیز به صورت طبیعی پیش برود.»[4] این سخن بدان معناست که اگر وی توسط شورای محترم نگهبان رد صلاحیت نمیشد و به هر دلیلی از جمله نمود ضعف جسمی و اثبات فرتوت بودن در طول جریان چند ساعت مناظرات مورد اقبال مردم قرار نمیگرفت و پیروز انتخابات نمیشد، از نظر ایشان حتماً این به معنای تقلب در انتخابات میبود. احتمالاً وی نیز چون سلف خود، بدون طی راهکار قانونی و بدون ارائهی اسناد قابل استناد در دادگاه، ادعای تقلب گسترده در انتخابات مینمود.
شاید بتوان همین گزارهی مورد اقبال مردم بودن همیشگی هاشمی رفسنجانی در اندیشهی خود ایشان و برخی از نزدیکانشان را دلیل درخواست کارگزارانیها، از جمله حسین مرعشی و عطاالله مهاجرانی، در سال 1375 برای ریاستجمهوری مادامالعمر ایشان دانست.
با توجه به این تصریحات آشکار هاشمی رفسنجانی بر زیر سؤال بردن مکانیزم انتخابات در ایران، باید از او پرسید چرا کاندیدای انتخابات در همچنین مکانیزمی میشود؟ البته تناقضات رفتاری هاشمی رفسنجانی به همین سؤال ختم نمیشود؛ از نظر وی، از آنجایی که در سال 1384 در انتخابات شکست خورده است، وزارت کشور دولت اصلاحات متهم به تقلب و اهمال در مسئولیت است و از آنجایی که فرزند معنویاش پیروز انتخابات 1392 شده است، وزارت کشور دولت احمدینژاد دموکراتیکترین انتخابات ریاستجمهوری در دنیا را برگزار کرده است؛[5] وزارت کشوری که در سال 1388 متهم به تقلب 11میلیونی در انتخابات شد.
در همین گیرودار اظهار نظر بود که مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای (مد ظله العالی)، اولین نکتهی خود در بیاناتشان در حرم رضوی را به انتخابات و روند مردمسالاری دینی در جمهوری اسلامی اختصاص دادند و از آن بهعنوان نعمت بزرگ یاد کردند و اظهار داشتند «این نعمت بزرگ را ناسپاسی نکنیم؛ همچنان که در سال 88 این نعمت الهی را عدهای ناسپاسی کردند. همچنین اینکه گاهی شنفته بشود که انتخابات کشور را به عدم سلامت نسبت میدهند (یعنی تکرار حرف دشمنان ملت ایران) این هم ناسپاسی است. مردمسالاری در کشور به یک جریان عادی تبدیل شده است.» حال در این شرایط باید از آقای هاشمی پرسید چرا مشروعیت روندی که خود مسئولیتهایش را در چارچوب آن به دست آورده است، زیر سؤال میبرد؟ با این ناسپاسی او چه باید کرد؟
منابع:
[1] بیانات در حرم مطهر امام رضا، 1 فروردین 1393.
[2]http://www.hashemirafsanjani.ir/content/%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%DB%B8%DB%B4-0
[3] مصاحبهی هاشمی رفسنجانی با سالنامهی روزنامهی اعتماد، نوروز 1393، ص 21.
[4] مصاحبهی هاشمی رفسنجانی با سالنامهی روزنامهی شرق، نوروز 1393، ص 15.
[5] هاشمی رفسنجانی، در اولین اظهار نظر خود دربارهی انتخابات ریاستجمهوری یازدهم، در جلسهی مجمع تشخیص مصلحت نظام، اظهار داشت: «اگر دشمنان جمهوری اسلامی ایران ذرهای انصاف داشته باشند، باید بپذیرند که ایران، دموکراتترین انتخابات دنیا را برگزار کرد و هیچ شبههای نمیتوانند به آن وارد کنند.»
انعکاس این یادداشت در :