سر خم می سلامت شکند اگر سبویی

نوشته های جعفر حسن خانی

سر خم می سلامت شکند اگر سبویی

نوشته های جعفر حسن خانی

ابنای زمان مظروف اند؛
که یا تهی مانند و یا لبریز از گنداب و یا لبالب می ناب.و چه خوش خواهد بود آدمی را که سبو باشد.
ملجأ عشق و لبالب می مستانه.
و چه خوش تر سرنوشتی است سبو را، که در میانه ی ساقی و خم و خمخانه؛
شکستن
آری شکستن
به فدای چشم مستش
بشکست اگر سبویی

۰۳دی

مناظره کاغذی

يكشنبه, ۳ دی ۱۳۹۱، ۱۲:۰۲ ب.ظ

این روزها با نزدیک شدن به سالروز حماسه عظیم مردمی "9 دی" که فتنه را از نفس انداخت و آن را به اعماق تاریک خانه نیستی تاریخی مردم ایران راند. شاید بد نباشد گوشه ای از تجربه شخصی ام از مواجهه با فتنه سیاه 88 را در اینجا به رشته تحریر در آورم:

آن روزها دانشجوی مقطع کارشناسی بودم و همچنین مدیر مسول و سردبیر یک نشریه دانشجویی. اواخر پاییز سال هزار و سیصد و فتنه بود، بروبچه های انجمن اسلامی مستقل قصد داشتند فیلم مستند "ایران سبز" که یک مستند روشنگرانه و بصیرت بخش بود رو در دانشگاه اکران کنند. در روز اکران مسئولین دانشگاه بنا به دلایل واهی مانع برگزاری همایش و اکران فیلم شدند، سبزهای دانشگاه که خود را عاقلان میانه جریان آزاد اطلاعات می دانستند با تصور اینکه مستند "ایران سبز" در دفاع از جنبش سبز است. عدم اکران آن را استبدادی دیگر از سوی حاکمیت قلمداد نمودند!!! و این بهانه بود برای برهم زدن فضا و اعتراض. نگارنده در میانه آن آشفته بازار یکی از لیدرهای سبز را یافتم و با هم یک نیمچه مناظره خیابانی راه انداختیم. او مدعی بود که هیچ تریبونی در اختیار ندارد و حرف هایش به جایی نمی رسد. لذا بنده پذیرفتم در قالب مناظره کاغذی حرفهایش را در نشریه به چاپ برسانم و جواب های خودم را هم در کنارش درج نمایم.

در ادامه برای قضاوت شما به انعکاس این دو یادداشت پرداخته شده. قبل از خوانش نکته قابل ذکر این است که اگر جمله ای مفهوم نیست از سوی نویسنده است نه بنده.


مناظره کاغذی

یادداشت اول نوشته ی آن دانشجوی سبز:

با ریشه چه می کنید؟

آیا می بینید که بیگانگان با دموکراسی داعیه ی این امر شده اند؟ و با این کلام خوش آهنگ و مردم فریب در جهت اهداف به اصطلاح اسلامی خود هستند؟ آنهای که دموکراسی را در چوب و باطوم می بینند، آنهایی که در روزهای بعد از انتخابات در برابر اعتراضات صلح آمیز که در پناه اصل27 قانون اساسی اتحاد جوانان و هم میهنان کشور خودمان را شورش ، غارت ، اغتشاش ، آشوب مهیب و طغیان نام نهادند و همین ملت را با نام بزرگ ترین دموکراسی جهانی خس و خاشاک و اراذل اوباش نامیده اند، آیا واقیعت دموکراسی اسلامی این است؟دموکراسیی که مجوزی برای راهپیمایی به نشانه ی اعتراض در آن معنا ندارد، اما مجوز برای دست درازی و ضرب و شتم پیر و جوان ، نوامیس مردم، انسان های بی گناه و با گناه حق و ناحق از قبل صادر شده است.

در این اوضاع و احوال ما ملتمسیم تا جایگاه این اعمال را در دموکراسی تبیین نماید.دموکراسی که پاسخ اعتراضات الله اکبر، نیروی ضد شورش است . و آیا در دموکراسی پاسخ اعتراض به تخلفات و تقلبات (که سردمداران این پاسخ را لطف از جناب حق می دانند، نه حق ملت) شمارش ده درصد آرا، پشت درهای بسته آنهم به صورت رندوم است؟ آنان که در بحبوهه ها به جای دلداری دادن و آرام کردن اوضاع ، دست به تهدید و اتمام حجت می زنند، حال که مدتی از تب و تاب سیاست و ریاست، مردم پرستی و عدالتخواهی گذشته؛ چه کسی ، چه مقامی، کدام آقا، کدام رئیس جمهور خواست بداند درد این چند ملیون نفر ( که به قول رسانه ملی چند صد نفر) چه بود؟ واقعا این جوانان، این مردم، همه عاملانه بیگانه بودند؟ همه تحت تاثیر رسانه بیگانه بودند؟ هیچ کدام حرف دلشان نبود؟ همه از سر خوشی آمده بودند؟ همه بدون هیچ مشکلی بودند؟ آیا بهتر نبود به جای تبدیل خیابان ها به میادین جنگ، یک میز کوچک، به قول خودشان برای چهارده میلیون نفر در نظر می گرفتند؟ آیا در این شرایط جوانی کشته می شد؟ مادری چشم انتظار می ماند؟ مامور دولتی زخمی می شد؟ آیا اموال خصوصی و عمومی مورد هجمه واقع می شد؟ آیا در این صورت مردمی که پشت پناه دین هستند در مقابل نظام صف آرایی می کردند؟ آیا به ساحت مقدس امام (ره) تعرضی می شد؟ اگر ما از آن اول به این جوانان بها می دادیم و تمام امکانات را به جای اینکه در اختیار قشری خواص قرار دهیم، در اختیار همه جوانان می گذاشتیم از همه استعداد ها به نحو احسنت استفاده می کردیم باز هم کار به اینجا می کشید؟ اگر این دموکراسی نام علی (ع) را در عدالت به دوش می کشد آیا ذره ای از احترام به رای مردم را به ارث برده است؟ امیری که ولایت و رسالت ایشان متمم و مکمل رسول خدا (ص) است و خود خدا شرط کامل بودن اسلام را ولایت علی (ع) بیان کرده است، باز هم مسلوب از حق خود شد و در حالی که دختر پیامبر را در این راه از دست داده بود باز هم سکوت کرد و به خاطر اسلام و حفظ اتحاد و نبودن تفرقه.

آیا مسولان ما هم این کار را کردند؟ آیا وحدت را به قدرت ترجیح دادند و یا بلعکس؟ ما چه ظلمی به سردمداران کرده بودیم؟ ما چه حقی را از ایشان سلب کردیم؟ ما که نور چشمی رهبر بودیم، چه شد که یک شبه منافق شدیم؟ یا بهتر است بگویم منافق خواندنمان؟ آیا جرم ما انتخاب و ایستادن به پای انتخاب خود بود؟

 

یادداشت دوم نوشته ی بنده:

ذبح عقلانیت در مسلخ احساسات

نه از مهرو نه از کین می نویسم.نه از کفر رو نه از دین می نویسم. دلم خون است می دانی برادر. دلم خون است از این می نویسم.

وقتی مهندس موسوی در کنفرانس خبری حدود ساعت 21 که هنوز رای گیری جریان داشت مدعی پیروزی شد! و هر نتیجه دیگر را نشانه تقلب دانست! هیچ از خود پرسیدید که آقای موسوی چگونه متوجه شدند که پیروز انتخابات هستند!؟ و همچنین مستندات وی مبنی بر ادعای تقلب چه بوده است!؟ وقتی بیانیه اول آقای موسوی آنجا که از شعبده بازی و صحنه آرایی سخن به میان آمده بود را می خواندید، وقتی در 28 خرداد در میدان توبخانه شنیدید که آقای موسوی گفتند دامنه اسناد و مدارک تقلب در انتخابات بسیار گسترده است. از خود نپرسیدید در انتخاباتی که 45713 شعبه اخذ رای وجود داشت و بر سر هر صندق 9 تا 12 نفر عامل اجرای ( به جز ناظرین نامزدها) حاضر بودند که با در نظر گرفتن بقیه عوامل اجرایی بیش از نیم میلیون نفر، آنهم از فرهنگی، دانشجو، معتمدین محل و ... چگونه برای تقلب گسترده به ضرر آقای موسوی با هم هماهنگ شدند؟! آیا این تهمت شنیع به بیش از نیم میلیون ایرانی نبود؟!

وقتی در خیابان شعار قانون گرایی می دادید هیچ از خود پرسیدید آقای موسوی با 40.000 ناظر که در 95 درصد صندق ها حاضر بودند و فرم 22 انتخابات را امضا کردند! چگونه ادعای تقلب می کند؟ و چرا سند ارائه نمی کند؟ البته زهرا رهنورد در مصاحبه با بی بی سی!!! دو دلیل ارائه نمود: "1.ترک به هم زبان خود رای می دهند 2.موسوی داماد لرستان است پس لرستان به او رای داده است!!!" در جواب همین بس که کروبی هم ادعا کرده است لرستان به او رای داده است. ضمنا نگارنده هم آذری زبانم!

ای کسانی که داعیه خط امام (ره) را دارید بنده شما را ارجاع می دهم به صحیفه امام ج14ص377، 415، 414، 416، 418، 470، و ج 13 ص53 و ج17 ص 321، 441 و ج18 ص 242، 431 که ماحصل آن این است که امام (ره) دیکتاتوری را در قبول نداشتن قانون تعریف می کنند. آیا به جای کشیدن مردم به کف خیابان ها، روند قانونی طی می شد، این اتفاقات می افتاد؟ البته یادمان نرفته که عامل انتحار کننده در حرم امام (ره) آقای ب.ع رئیس ستاد انتخاباتی آقای ... در پل دختر بودند!

اگر حق با آقای موسوی بود! (که نبود) مطابق اصل 40 قانون اساسی که 85 درصد ملت در چهار چوب آن رای داده اند، ایشان حق نداشت روند قانونی را کنار گذاشته  و با کشیدن مردم به کف خیابان ها موجبات کشته شدن قریب به چهل تن از هموطنان عزیزمان که تعدادی از آنها بسیجی بودند و همچنین به آتش کشیده شدن مسجد لولاگر و امیر المومنین را فراهم نمایند، آیا این اقدامات مخل مبانی اسلام نبود؟( اشاره به اصل 27) راستی امام خمینی می فرمودند: "حکومت اسلام حکومت قانون است"شما را به اصول 1 ، 11 ، 57 ، 98 ، 99 ، 110 و ... قانون اساسی ارجاع می دهم. آیا رفتار شما با این اصول همخوانی دارد؟ سیاستمداری که نداند زیر پوست این جامعه وندالیسم جریان دارد و به صورت غیر قانونی فراخوان تجمع می دهد آیا سیاستمدار و قانونمدار است؟

هیچ از خود پرسیدید چرا عاطفه امام، ترانه موسوی، محسن ایمانی، محمد عسگری و سعیده پورآقایی هم او که کروبی دختر شهیدش نمامید! و موسوی در مراسم ختمش شرکت کرد! چگونه زنده شدند؟ مگر اینان شهیدان شما نبودند؟ جوابتان چیست؟ شهیدان زنده اند الله اکبر!!!

در آخر در پاسخ به قیاس شما آنجا که سکوت امام علی (ع) برای وحدت در ماجرای جانشینی پیامبر را مطرح کردید مع الفارق است. مگر شما همسو با جریان آن اولی و دومی غاصب هستید! که ما سکوت کنیم؟! جریانات اخیر بیشتر به نهروان ماند تا حادثه ای دیگر؛ راستی علی (ع) با نهروانیان چه کرد؟

نظرات  (۱۵)

خودتون رو آماده کنید برای مناظرات انتخابات ریاست جمهوری آینده که البته انگار  اینبار طرفین مناظره بسیار آشناتر باشند با هم!!!
۰۷ دی ۹۱ ، ۱۶:۵۳ ایمان صفرآبادی
سلام
به نظرم جوابیه شما اصلا خوب نبود و حق مطلب ادا نشد.البته در اون شرایط شاید بهتر از ابن نمیشد.
با این طرح شورای فقاهت هاشمی باید خودمون رو برای فتنه بزرگتر و خطرناکتری آماده کنیم...
خدا کمک کنه
۱۲ دی ۹۱ ، ۰۹:۴۱ حسن خسروی وقار
آقا ما فقط اومدیم عرض ارادت کنیم...
پاسخ:
ارادت از ماست
برا ما افتخاری است شعرا ما رو هم به حساب بیارند

۱۴ دی ۹۱ ، ۲۱:۲۴ ایمان صفرآبادی
سلام
با مطلبی با عنوان چادر پهلوی به روز هستم
۳۰ دی ۹۱ ، ۰۱:۱۴ امیر منصور کاشانی ادیب
سلام چی شد شد جعفر حسن خانی؟برادر برو تو نخ صحبتای رهبر قبل انتخابات.یا علی
پاسخ:
علیک سلام
همینجوری، به صورت کاملا اتفاقی.
ضمنا تو نخشیم. بابت تاکید هم تشکر
۰۱ بهمن ۹۱ ، ۰۵:۲۲ مصطفی روحی
سلام با یه شعر جدید به روزم
ممنون میشم مطالعه بفرمایید
نظر فراموش نشه
۰۳ بهمن ۹۱ ، ۰۶:۱۸ مصطفی روحی
آخرین اظهارات شگفت آور خاتمی :
با " خاتم اصلاح طلبان " درباره همین موضوع بروزم ...
سلام
عالی بود[لبخند]
[گل][بدرود]
۰۷ اسفند ۹۱ ، ۱۵:۰۹ نقی رحمت زاده

سلام.خداقوت.مطلبتون زیاد بود،حال خوندن نداشتم.انشاالله دفعه بعد!

سلام جعفرجان-خوبی؟
یادی ازفقیرفقراکردی داداش
پاسخ:
شما آقایی گلم
سلام تحلیل های خوبی داشتید احسنت و خدا قوت

 

ممنون که سر زدید

به روز نیستید؟؟

۰۴ فروردين ۹۲ ، ۰۹:۴۱ او خواهد امد

چقدر برادر سبز خوب تونسته بود با بیانش عقل رو تسخیر کنه ولی انصافا تحلیل ها ی شما عالی بود.

انشاالله که همیشه موفق باشید

 

سلام با مطلبی تحت عنوان«پدرخوانده هم چنان در سودای قدرت»به روزم خوشحال می شوم از تشریف فرمایتان
با گزارش برنامه هنر هفتم در اندیشه سید مرتضی آوینی به روزم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی